هنوز برای قبولی در پزشکی و دندانپزشکی دیر نیست

کم کم به شروع مباحث پیش دانشگاهی دوم نزدیک میشیم. داوطلبای عزیز کنکور سراسری چیزی در حدود ۷ ماه فرصت مطالعاتی را گذرانده اند. در این بین همه جور داوطلبی داشته ایم.

• عده ای بسیار منظم و پای بند به برنامه ریزی خود به پیش رفته اند و علاوه بر مطالعه هدفمندی که داشته اند نتایج دلخواهی هم کسب کرده اند.
• اما عده ای دیگر با وجود ساعات مطالعاتی مناسب اما نتایج دلخواه در آزمون های آزمایشی خود به دست نیاورده اند و دل سرد شده اند این دست داوطلبان در مواردی مثل هنر آزمون دادن یا نحوه مطالعه صحیح دروس اشکال دارند و درگیر حواشی کنکور شده اند و به نوعی از مسیر اصلی خارج شدند.
• برخی دیگر از داوطلبان هنوز که هنوزه سنگ هاشون رو با خودشون وا نکندند و مطالعه خوبی تا به این جای کار نداشته اند.

روی صحبت ما با شماست، شماهایی که فکر می کنید به آخر خط رسیدید آقا پسرهایی که اکثرا نا امید شده اند و حتی به فکر خدمت سربازی افتادند و دختر خانم هایی که امسال رو از دست رفته می دانند و دلخوش به کنکور سال بعد روز ها را سپری می کنند.

واقعیتی که وجود داره این است که شاید دیگر امکان رتبه زیر ۱۰۰ آوردن کمی دشوار باشد ولی با شروع مطالعه از همین لحظه هم خواهید توانست نتیجه دلخواه را کسب کنید و روی صندلی یک رشته دانشگاه خوب برای خودتان حساب باز کنید.

اینکه میگم میتونید بی دلیل نیست بزارید نگاهی به مباحث آسان کنکور بندازیم تا بیشتر به عمق مسئله پی ببریم:

ادبیات و زبان فارسی:

داوطلبان با مطالعه لغات و تاریخ ادبیات و همچنین کار کردن روی مبحث قرابت معنایی که به جرات می توان گفت جزو سه مبحث آسان ادبیات کنکور است می توانند برای درصد ۶۰ بجنگند. کافیست از همین الان شبی ۲۰ دقیقه به مطالعه لغات و ۱۵ دقیقه به خواندن شعر و تمرین تست های سال های گذشته بپردازید و به راحتی به این درصد برسید.

عربی:

برای درس عربی داوطلبان بر روی مبحث ترجمه که ۸ سوال دارد و قواعد که ۸ سوال دارد تمرکز کنید که مجموعا ۶۴ درصد قابل دست یافتن است.

دین و زندگی:

جزو دروسی است که حتی افرادی که خوب هم مطالعه کرده اند نیز باید از این جای کار به بعد بیشتر مرور کنند چرا که جزو دروس حفظی و فرار است و مطمئن باشید در این درس می توانید به فکر درصد های بالا باشید فقط کافیه با تست های سال های اخیر آشنا شوید و به اون سبک مطالعه کنید. برای این درس درصد خاصی مشخص نمی کنیم چون درصد ۱۰۰ هم از همین جای کار دست یافتنی است.

زبان انگلیسی:

در این درس خیلی از داوطلبان از رو به رو شدن با متن های ردینگ وحشت دارند. در درجه اول بهتر است مبحث گرامر و لغات را به خوبی یاد بگیرید و در صورت نیاز فقط متن کلوز تست را نیز تمرین کنید. چیزی در حدود ۴۰ تا ۵۰ درصد با کار کردن بر روی این مباحث به دست می آید.

فیزیک:

با تسلط کامل بر مباحث زیر در درس فیزیک درصدی تا حدود ۵۰ الی ۶۰ درصد را برای خود میتوانید تصور کنید.

مباحث پیش ۲

مباحثی مثل خازن و بردار ها

بعضی از سر تیتر های مبحث حرکت شناسی

تست مبحث موج و مبحث مغناطیس و الکترومغناطیس

تست مبحث گرما و قانون گاز ها

ریاضیات:

در درس ریاضی مباحثی مثل آمار، احتمالات، دنباله، لگاریتم، ماتریس و تست هایی مثل مشتق و حد مباحث آسان و مرتبطی هستند که جای کار زیادی ندارند و می شود به این مباحث تسلط پیدا کرد و درصد ۳۵ تا ۴۵ درصد رو کسب کرد.

شیمی:

در چند سال اخیر طراحان کنکور سراسری توجه بیشتری به مسائل و تست های استدلالی دارند و از درصد تست های حفظی این درس در کنکور کاسته شده است.

با این حال چیزی در حدود ۳۵ تا ۴۰ درصد تست ها حفظی هستند و با کتاب های موجود در بازار که مختص مباحث حفظی این درس هستند می توانید به این مباحث تسلط پیدا کنید.

از طرفی ۵ تا ۶ تست از مباحث استدلالی و محاسباتی این درس آسان هستند و می شود یا تمرین در همین زمان نیز به آن ها تسلط پیدا کرد. مثل مسائل مباحث فصل اول و دوم شیمی پیش دانشگاهی.

زیست شناسی:

زیست شناسی درسی هست که نیاز به مرور زیاد دارد و نمی شود مشخص کرد که حتما از چه مبحثی چه تستی در چه سطح از درجه سختی طرح می شود. بنابراین مطالعه روزانه این درس را توصیه می کنیم. مطالعه ای با کیفیت خوب و با تسلط کامل روی هر درس.

به کارنامه های کنکور زیر توجه کنید:

داوطلبی از رشته تجربی با درصدهای زیر ظرفیت مازاد پزشکی سبزوار در سال ۹۵ قبول شده است.

ادبیات فارسی		۵۸%
عربی		۵۴%
معارف		۷۴%
زبان		۵۷%
زمین شناسی		۰%
ریاضیات		۲۷%
زیست شناسی		۶۲%
فیزیک		۳۶%
شیمی		۳۹%

داوطلبی با درصدهای زیر در دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان در کنکور ۹۵ پذیرفته شده است.

ادبیات فارسی		۶۱%
عربی		۴۴%
معارف		۷۳%
زبان		۴۰%
زمین شناسی		۸%
ریاضیات		۵۰%
زیست شناسی		۵۶%
فیزیک		۳۸%
شیمی		۴۸%

 

همه این ها رو گفتیم و یاد آوری کردیم که بگیم هنوز دیر نیست هنوز برای قبولی پزشکی و دندون و برق و حقوق دیر نیست و می شود شروع کرد. میشه یکبار دیگه استارت بزنید فقط باید بخونید و امروز و فردا نکنید. الان همین لحظه دقیقا وقت شروع کردنه.

یک ساعت دیگر هم دیر است……

متن انگیزشی 2

یک لحظه چشماتو ببند… تصور کن که هیچ دستی نداری. نمیتونی چیزی رو با انگشتت لمس کنی یا با دوستات دست بدی. حالا تصور کن که هیچ پایی هم برای راه رفتن نداری. فقط کافیه یه لحظه به این فکر کنی نه دست داری نه پا! حتی فکرش هم تن آدم رو به لرزه میندازه…

تصویر بالا متعلق به نیک وی آچیچ هست. نیک وی آچیچ به خاطر ابتلا به نوعی بیماری بدون دست و پا به دنیا اومد، تو زندگی محدودیت های زیادی داشت اما تونست با این محدودیت ها کنار بیاد و حتی از خیلی افراد سالم موفق تر باشه.
وقتی نیک پا به این جهان گذاشت یه دنیا غم، مشکل، سوال و اضطراب برای والدین به بار آورد. نیک تو هشت سالگی بخاطر تمسخرهای شدید همکلاسی هاش دچار افسردگی شد و اقدام به خودکشی کرد… اما بخاطر علاقه به پدر و مادرش از این کار منصرف شد…
اون با تلاش زیاد یاد گرفت با دو انگشتی که انتهای بدنش وجود داشت بنویسه و کارهای روزانشو انجام بده. نیک در ۲۱ سالگی از دانشگاه با دو مدرک لیسانس در رشته های حسابداری و برنامه ریزی مالی فارغ التحصیل میشه. اون با ادامه فعالیت هاش تبدیل به شخصی شد که سخنرانی هایش برای میلیون ها شنونده در سراسر جهان امید به زندگی و انگیزه به وجود بیاره. نیک وی آچیچ سخنران انگیزشی و مدیر موسسه زندگی بی حد و مرز هست.

در کتاب خودش “زندگی بی حد و مرز” آورده که:

من ایمان دارم که زندگیم حد و مرزی ندارد. دلم می خواهد تو نیز، صرف نظر از دشواری های زندگیت، چنین احساسی داشته باشی. ما همسفریم. در آغاز سفرمان، لطفا قدری درنگ کن و درباره تمامی محدودیت هایی فکر کن که بر زندگی خویش تحمیل کرده ای و یا به دیگران اجازه داده ای بر زندگیت تحمیل کنند. اکنون به این بیندیش که رهایی از این محدودیت ها چه حس و حالی دارد. زندگی تو چگونه می بود اگر همه چیز برایت ممکن می شد؟
“من معجزه‌ای را که از خداوند طلب می‌کردم، خودم در زندگی‌ام رقم زدم”

همه شنیدیم که وقتی آرزویی رو برای خودت متصور میشی، حتما توانایی رسیدن به اون آرزو رو داشتی که تونستی حتی بهش فکر کنی..
پشت نکن به آرزوهات!
هر کسی آرزوی پزشکی تهران و دندون بهشتی و… رو نداره
هرکسی آرزوی برق شریف و مکانیک امیرکبیر رو نداره..
فقط کافیه باور کنی، شوق سوزان برای رسیدن بهش رو داشته باشی، ایمان بیاری که اگه راهی رو که افراد موفق رفتن رو طی کنی
رسیدن به موفقیت حتمیه…
تو که این آرزو ها رو داری پس حتما لیاقت رسیدن بهش رو داشتی که این رویا سراغت اومده
تو این دنیای پر از فراوانی به راستی سهم تو چیه…
دلت نمیخاد عصر پاییزتو تو یه کافه بشینی و فنجون قهوتو از کنار سویچ ماشین آخرین مدلت برداری و بنوشی و قرار کاری هاتو چک کنی…
یه نگاه به شهر که بندازی
پر از لیسانسه هایی که فقط اسم یه لیسانسه یا فوق لیسانس رو یدک میکشن
قبولی تو دانشگاه ضامن موفقیت نیست!
چرا که هر رشته دانشگاهی بازار کار موفق نداره بازی بین ۲ تا ۳ هزار نفر اوله.
قبولی تو فلان رشته تو شهر های گوشه کنار کشور تو رشته هایی که بازار کار ندارند و فقط تنها چیزی که میمونه یه برگه به نام مدرکه!
کاش تو هم داد بزنی بگی منم بازی..
کاش قدر بدونیم که خدا هر روز اجازه زندگی کردن بهتون میده..
اینکه هر روز اجازه زندگی رو داری یعنی اون بالایی از تو توقع بیشتری داره
یعنی اینکه جایگاه تو اینی که الان هستی نیست..
رفیق یادت باشه بعضی وقتا خیلی زود دیر میشه
تا موفقیت فقط یه گام فاصله داری اونم ایمان به خودته…
نیازه آدم بعضی وقتا با خودش و وجدانش خلوت کنه… شاید داری عوضی راهو میری…
این رسمش نیس…
این جواب اون همه سختی که تو این ۱۲ سال درس خوندن کشیدی نیست…
بجنب بزار شادی باشه بعد کنکور
نه حسرت و افوس…

زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست هر کسی نغمه ی خود خواند و از صحنه رود صحنه پیوسته به جاست. خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد…
به امید موندگار شدن تک تک شما

متـن انگیزشی1

روزی کشاورزی متوجه شد ساعتش را در انبار علوفه گم کرده است. ساعتی معمولی اما با خاطره‌ای از گذشته و ارزشی عاطفی بود. بعد از آن‌که در میان علوفه‌ها جستجو کرد و آن را نیافت از گروهی از کودکان که در بیرون انبار مشغول بازی بودند کمک خواست و وعده داد که هر کس آن را پیدا کند جایزه‌ می‌گیرد.

کودکان به محض این‌که موضوع جایزه مطرح شد به درون انبار هجوم آوردند و تمامی کپه‌های علف و یونجه را گشتند اما باز هم ساعت پیدا نشد. کودکان از انبار بیرون رفتند و درست موقعی که کشاورز از ادامه‌ی جستجو ناامید شده بود، پسرکی نزد او آمد و از او خواست به او فرصتی دیگر بدهد. کشاورز نگاهی به او انداخت و با خود اندیشید: «چرا که نه؟ به هر حال، کودکی صادق به نظر می‌رسد.»

کشاورز کودک را به تنهایی به درون انبار فرستاد. بعد از اندک زمانی کودک در حالی که ساعت را در دست داشت از انبار علوفه بیرون آمد. کشاورز از طرفی شادمان شد و از طرف دیگر متحیر گشت که چگونه کامیابی از آنِ این کودک شد. پس پرسید: «چه‌طور موفق شدی در حالی که بقیه‌ی کودکان ناکام ماندند؟»

پسرک پاسخ داد: «من کار زیادی نکردم؛ روی زمین نشستم و در سکوت کامل گوش دادم تا صدای تیک تاک ساعت را شنیدم و در همان جهت حرکت کردم و آن را یافتم.»

وقتی ذهن در آرامش باشد بهتر از ذهنی فکر می‌کند که پر از مشغله است. هر روز اجازه دهید ذهن شما اندکی آرامش یابد و در سکوت کامل قرار گیرد. سپس ببینید چه‌قدر با هوشیاری به شما کمک خواهد کرد زندگی خود را آن‌طور که مایلید سر و سامان بخشید.

بیش‌تر مردم وقتی به موفقیت فکر می‏کنند آن را در اضافه کردن چیزهایی به زندگی‌شان می‏دانند: پول بیش‌تر، پرستیژ بیش‌تر، ماشین بهتر، خانه‌ی بزرگ‌تر. مشکل این‌جاست که این‏گونه اندیشیدن باعث می‏شود این حقیقت نادیده گرفته شود که توانایی شما در موفقیت، مستقیماً با توانایی شما برای رها کردن چیزها ارتباط دارد. شما به عنوان یک انسان، پتانسیل انجام خیلی از کارها را دارید؛ اما با این‌که قادر به انجام هر کاری هستید نمی‏توانید همه‌ی کارها را انجام دهید. هر تصمیمی که در زندگی می‏گیرید، نه تنها پاسخ مثبتی است به آینده‌ای که در حال ایجاد آن هستید، بلکه پاسخ منفی‌ای است به آینده‌ی دیگری که می‏توانستید با نگرفتن آن تصمیم، رقم بزنید.

اگر می‌خواهید موفق باشید و آینده‌ی دلخواه خود را محقق سازید، نباید زمان و انرژی خود را با فکر کردن به انتخاب‌های دیگری که می‌توانستید داشته باشید، هدر دهید. نباید به چیزهایی فکر کنید که ممکن بود پیش بیاید اگر شما تصمیم متفاوتی می‌گرفتید. تنها زمانی به هدفتان دست خواهید یافت که اجازه دهید وسوسه‌ها و راه‌های ممکن دیگر از ذهنتان خارج شود.